طرح برنامه احیاء سازه های آبی منطقه شوشتر

خلاصه پروژه

شهر شوشتر در شمال شرقی خوزستان در نزدیکی محل ورود کارون به دشت و در مسیر راهی باستانی به موازات پایکوه های غربی زاگرس که فارس را به شوش و بین‌النهرین پیوند میداده است، قرار دارد. این ویژگی موجب پیدائی اولین سکونتگاه‌های مبتنی بر کشاورزی در 8 تا 10 هزار سال پیش در این محل شده است.

امکان بالقوه آب و زمین بسیار مساعد آن باعث پیشرفت فن استفاده از آب و سازمان یافتن شهر به مفهوم ابتدائی آن همزمان با دشت بین‌النهرین در اواسط هزاره چهارم پیش از میلاد می شود.

برخورد کارون با صخره شوشتر و چرخش آن به غرب، گذر مناسبی را که یکی از بهترین امکانات عبور از کارون را در دشت فراهم می‌آورد، ایجاد میکند. در همین محل است که پل بند شادروان احتمالا بر روی پایه‌های ایلامی بنا شده است.

طبعا در کنار این گلوگاه دستیابی به نقطه استحکاماتی برای حفاظت از راه و آبی که برای منطقه حیاتی است، می‌بایست پدید آید. قلعه دیرین سلاسل، جایگاه شاهک و میراب خوزستان در طی هزاره ها، یادواره پاسخ به این عملکرد است. نشانه های آن از زمان ایلامیان در دست است و با وجود آنکه بارها در اثر تهاجمات و مصائب طبیعی درهم ریخته بوده است، دوباره بازسازی شده و تا زمان پهلوی سرپا بوده است. ولی متاسفانه اکنون حتی از مخروبه های آن هم کمتر اثری به جا مانده است.

شهر کهن “هیدالو” نام داشته است، پاره‌ای از محققین معتقدند که تمدن از اینجا به شوش گسترش یافته است.

پیرامون شهر انباشته از کانالها، مقابر و فضاهای کند شده در صخره های سنگی است که مهر و نشان چند هزار ساله با خود دارد.

حاکمیت منطقه تا هزاره اول قبل از میلاد به تناوب در دست ایلامیان ساکن منطقه و یا حکومت‌های قدرتمند بین‌النهرین بوده است. در پی آمدن آریائی‌ها به فلات ایران، در سده ششم پیش از میلاد، امپراطوری هخامنشی، منطقه پراهمیت ایلام را نیز به سلطه در می‌آورد. داریوش شوش را به پایتخت زمستانی خود قرار میدهد و به بازسازی منطقه می پردازد. از جمله احداث یا بازسازی نهرداریان در زیر قلعه سلاسل با سدها و آب‌بندهائی در پیرامون که آب را به آن سوار می کرده و با دریچه‌های کنترل متعدد در زیر قلعه و راهها و کانالهای آبی بسیار که آب را هم به زیر محلات می رسانده و هم برای مصارف کشاورزی به زمینهای مرتفع جنوب شهر هدایت می کرده و نقش اساسی در آبادانی منطقه داشته است. تا 30-40 سال پیش هم، هرچند خانه‌ای در شهر از طریق شوادانها (زیرزمین ها) با صدوسی-چهل پله به کوره‌هائی می‌رسیده‌اند که آب از نهرداریون می‌گرفته است و به آن چاه دریائی می‌گفته‌اند.

کتیبه‌های به دست آمده از تخت جمشید هم از شوشتر با نام ” هیدالو” یاد کرده است و از آن به عنوان انبار آذوقه، مرکز نساجی، نقره کاری و محل تجارت گسترده از طریق دریا با هند و نیز کارگران هندی‌ای که در آن بکار اشتغال داشته‌اند یاد می‌کند.

در 330 پیش از میلاد اسکندر پس از فتح بابل و شوش، سر راه خود به تخت جمشید از جاده شاهی که به فارس می‌رفت، شوشتر را فتح نمود.

از دوره جانشینان اسکندر، این سرزمین با نام ” الیمائید ” با شاهزادگان محلی، خود مختاریش را تا پایان حکومت اشکانیان حفظ میکند.

با پیروزی اردشیر بابکان در سال 224 میلادی، دومین شاهنشاهی بزرگ پارسی در ایران بنیاد نهاده می شود.

ساسانیان کشور را به چهار بخش، که از عمده‌ترین آن خوزستان بوده، تقسیم می کند.

شوشتر، از زمان ساسانیان نام از ” تشتر” ایزد ستاره آب و باروری دارد. با شروع حکومت ساسانی اردشیر بابکان شهر را تجدید بنا کرده برج و بارو، بندها و نهرها را پی‌ریزی و احیا نموده از جمله نهر عظیم گرگر، که با برپا شدن بند میزان و تقسیم کارون به دودانگه (گرگر) و چهاردانگه (شطیط) به وجود می آید، و امکان کشتیرانی در آن برای حمل و نقل محصولات آسیابهای آبی زیر پل بند گرگر و برج عیار و … که از آب دودانگه گرگر نیرو می‌گیرند و نیز گسترش امکانات کشاورزی عظیم و غنی منطقه را فراهم می‌کند.

با این تجدید حیات، شهر به صورت بخشی از جزیره‌ای در میان آب (میاناب، مینو) که حاصل هزاران سال کوشش و دخالت هوشمندانه ساکنان این سرزمین برای استفاده از آب و انرژی آبی و جلوگیری از صدمات طغیان‌های بزرگترین رودخانه این ملک، کارون، بصورت کانالها، دهلیزها، پل‌ها، بندها و آسیاب‌ها در گوشه و کنار آن است، که پیدائی ” عظیم‌ترین مجموعه صنعتی قبل از دوران انقلاب صنعتی دنیا ” حاصل آن بوده است.

ادامه کار اردشیر را پسرش شاپور با استفاده از نیروی اسرای رومی به اوج می رساند. پل بند شگفت‌انگیز شادروان ( که احتمالا بر روی پایه‌های ایلامی زده شده است) حاصل این دوران است:

یکی رود بد پهن در شوشتر                                      که ماهی نکردی براو برگذر

برانوش را گفت اگر هندسی                                      پلی ساز این را چنان چون رسی

که ما بازگردیم، این پل به جای                                 بماند به دانائی رهنمای

مقر حکومت شوشتر (و بعضا کل خوزستان) چنانکه آمد، طی هزاره‌ها قلعه سلاسل بوده که در دوران قبل از اسلام نه تنها قلعه شاهی بلکه قلعه میرابی و در جهت کنترل و تنظیم و ساماندهی دستگاه عظیم آبیاری منطقه و نیز شاهراه مهمی که از شرق به غرب ادامه داشته، بوده است. این قلعه در سال 17 هجری به وسیله اعراب گشوده می‌شود و حاکم آن هرمزان، که با تیر خود سردار عرب بر ابن مالک را (که مقبره او در شهر پابرجاست) از پا در می‌آورد، به بند کشیده می‌شود. احتمالا هم اوست که قبل از کشته شدنش به عمر توصیه می کند که از تقسیم زمین های خوزستان بین اعراب که منجر به نابودی کامل سیستم آبیاری عظیم خوزستان و لم‌یزرع شدن آن (همچون منطقه بین‌النهرین و تیسفون) می شده است، منصرف شود.

از قرن اول هجری سکه هائی با ضرب ” تستر ” بدست آمده است.

آثاری از دوران آل بویه، سلجوق و ایلخانی هم در منطقه وجود دارد. شهر به دلیل موقعیت جغرافیایی و اقتصادی ویژه در زمینه های صنعتی و کشاورزی در دوران بعد از اسلام فعال بوده که گاه به رونق و گاه به رکود، روزگار طی کرده است. یادگار عمده به جا مانده از این همه، معماری و بافت شهری غنی در شهر کهن است. این شاید یکی از تنها نمونه‌های به جا مانده از هماهنگی کامل و غنی معماری و شهرسازی با اقلیم سخت، فرهنگ کهن پیچیده و تقابل با تهاجمات خارجی است. خوشبختانه بخش مهمی از این بافت کمابیش دست نخورده به ما میراث رسیده است.

بخش عمده ای از خانه‌های بافت کهن موجود، به جا مانده از دوران صفوی و قاجار است. لیکن نقوش تزئینی و کتیبه‌هایی که سردرها و داخل خانه‌ها را به صورت زیبا و شگفت‌انگیزی پوشانده است، نشان چند هزارساله با خود دارد. از آن جمله است گردونه، بازپیدائی، گردونه خورشید (صلیب شکسته) و نقوش نشأت گرفته از پرستش مهر و ناهید و بناهائی کوچک به نام پیر (مثل پیرگبری) در مرکز محلات و پیرامون شهر.

شکل کلی و اجزاء بافت شهر کهن نیز بسیار اندیشیده و برآمده و پیوسته با فرهنگ چند هزارساله آن است. رده بندی سنجیده گذرها از عام به خاص، از راسته‌ها و میدان‌های مرکز محله، عریض برای عبور سریع، تا گذرهای درهم پیچیده و شکسته با ساباط‌ها و دیوارهای بلند و کوچه های تنگ و گاه با فراز و نشیب، که خود را تاریک و کم می‌کنند، که تا به بیگانه راه ندهند. درهای سنگین پر از گل میخ در میان دیوارهای سنگی سر به فلک کشیده که هر یک خود قلعه‌ای را می ماند.

ساباط و شکستگی و پیش فرخوان و ورودی و هشتی خانه‌ها با شکوه و آراسته با آینه‌ای در مقابل دیدار و نقوش زیبای کهن بر روی سنگها و آجرها که تازه وارد را مبهوت به سایه و خنکای امن و دلکش خود فرا می‌خواند. باید به این میراث دیرین ارج نهاد و از آن پاسداری کرد.

اطلاعات پروژه

کاربری بنا

تاریخی و میراث فرهنگی

مساحت زیربنا

2 هکتار

سال شروع و خاتمه

1373-1374

کارفرما

سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور

مدیر پروژه و طراحی

سعید سادات نیا

همکاران طراحی معماری

وحید حسینی آذرنژاد

سعید سادات نیا

فریدون دژدار

سعید شایان